قطع سیستماتیک دسترسی به درمان به عنوان ابزار سرکوب، رژیم جنایت علیه بشریت

سهرابی

رژیم اسلامی ایران از ابتدای تاسیس تا کنون از تمامی دستگاه‌های دولتی برای سرکوب مخالفان خود استفاده کرده است و از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. یکی از دستگاه‌هایی که اتفاقا در مجامع بین‌المللی به عنوان یک سیستم مستقل و کاملا انسانی از آن نام برده شده سیستم سلامت است که در قراردادهای جهانی حمله به آن و یا سوءاستفاده از آن به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته می‌شود.

طی جنبش ژن ژیان ئازادی نیز رژیم از روش‌های مختلفی برای کنترل و سوءاستفاده‌ی بیشتر از حق درمان مردم به عنوان ابزار سرکوب به صورت سیستماتیک مخصوصا در کوردستان که شاهد بیشترین اعتراضات و اعتصابات بودیم استفاده کرد که در این گزارش به صورت مفصل به آن‌ها خواهیم پرداخت.

-محاصره‌ی محله‌ی‌های به‌پاخواسته

تجمعات جنبش ژینا محله محور بود. مردم برای مقاومت بیشتر و ماندن در خیابان با ایمنی بیشتر به صورت منطقه‌ای در شهرها دست به تجمع میزدند که یکی از نقاط ضعف آن توان نیروهای سرکوب در محاصره‌ی مناطق بود به شکلی که اجازه‌ی ورود و خروج به مردم داده نمی‌شد و همین امر باعث شد که عوارضی که زخمی‌ها را تهدید می‌کرد بیشتر و جدی‌تر شود. متاسفانه آمار دقیقی از تعداد  افرادی که به این دلیل از دستیابی به درمان به موقع محروم شدند در دسترس نیست اما نویسنده‌ی این گزارش، به عنوان پزشک داوطلب شهادت می‌دهد که از درمان چندین مورد به دلیل عدم اجازه‌ی ورود به مناطق تحت محاصره در سنندج (از جمله محله‌ی نبوت و گلشن) بازمانده است.

-محاصره‌ی شهرهای به‌پاخواسته

نیروهای سرکوبگر در جریان جنبش اقدام به محاصره‌ی شهر‌ها میکردند که نمونه‌ی  بارز آن محاصره‌ی شهر جوانرود بود که باعث شد از رسیدن نیروی انسانی وامکانات درمانی از جمله خون جلوگیری شود. طبق شهادت نویسنده‌ی گزارش که در همان روز با یکی از همکارانش برای درمان با خودروی شخصی عازم جوانرود شده بود، سپاه پاسداران تمام ورودی‌های شهر را بسته و علی رغم عدم اجازه‌ی ورود به خودروهای پلاک شهرهای دیگر، اقدام به تفتیش تمامی خودروهای پلاک جوانرود کرده است و به این ترتیب از رسیدن هر گونه کمک انسانی جلوگیری به عمل آمد.  در آن روز جوانرود به صورت کامل میلیتاریزه شد و سپاه پاسداران با همکاری نیروی انتظامی با استفاده از سلاح‌های نیمه سنگین مردم معترض را به گلوله بست که کادر درمان برای اعتراض به وضعیت درمانی معترضین انقلابی اقدام به تشکیل زنجیر انسانی کردند.

-اشغال بیمارستان‌ها

نیروهای سرکوب طی جنبش ژینا و مدت‌ها بعد از آن‌ هم با حضور در بیمارستان‌های سطح شهرها در لباس‌های مختلف برای شناسایی افراد و تشکیل پرونده اقدام به سرکوب میکردند. علاوه بر آن نیروهای سرکوب با همکاری حراست و مدیران بیمارستان، سوپروایزرهای شیفت اورژانس را برای نوشتن لیست مجروحین و گزارش روزانه‌ی آن تهدید میکردند و در صورت عدم همکاری آن‌ها را توبیخ میکرند. به این ترتیب کمترین مورد از دید آن‌ها پنهان می‌ماند. با وجود چنین شرایطی افراد زیادی از مراجعه به بیمارستان از ترس دستگیری خودداری میکردند. طبق شهادت نویسنده‌ی گزارش مومن زندکریمی نوجوان ۱۸ ساله‌ی سنندجی که در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱ متعاقب شلیک گلوله به دلیل عدم مراجعه‌ی به موقع از ترس دستگیری به شهادت رسید تنها یکی از آن‌هاست. آن شب یکی از دوستان مومن زندکریمی بعد از زخمی شدن با من تماس گرفت که متاسفانه در بیمارستان کوثر شیفت بودم، بعد از اخذ شرح حال و مطلع شدن از وضعیت وخیم مومن توصیه کردم که سریعا به بیمارستان منتقل شود که متاسفانه به دلیل تعلل و ترس از دستگیری به موقع مراجعه نکردند و به شهادت رسید.

تصویر از جانباخته “مومن زندکریمی”

عوارض حضور ماموران در بیمارستان به اینجا ختم نمیشد بلکه استرس و فشار ناشی از آن باعث میشد کارکرد کادر درمان به شدت افت کند و در رسیدن به هدفشان یعنی درمان بیمار علی‌رغم تلاش و دلسوزی زیاد مانند قبل عمل نکنند.

-دستگیری و قتل معترضان زیر شکنجه و عدم دسترسی به درمان به موقع

نیروهای سرکوب افراد زیادی را بعد از شلیک گلوله دستگیر میکردند و به بازداشتگاه منتقل میکردند. آن‌ها زخمی‌ها را در حالی که خونریزی داشتند جهت اعتراف اجباری تحت شکنجه قرار می‌دادند و از درمان به موقع آن‌ها جلوگیری می‌کردند. کومار درافتاده نوجوان ۱۶ ساله‌ی پیرانشهری که در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای سرکوب به شهادت رسید یکی از آن‌هاست که طبق گزارش‌های منتشر شده از طرف نهادهای حقوق بشری بعد از زخمی‌شدن دستگیر می‌شود و هنگامی که نیروهای اورژانس از طرف اطلاعات خبردار و بر بالین او حاضر می‌شوند با جسم بی‌حان او مواجه می‌شوند که با این وجود اجازه‌ی مداخله‌ی درمانی به آن‌ها داده نمی‌شود و تنها اجازه‌ی انتقال به بیمارستان را به آن‌ها می‌دهند و درحالی به بیمارستان میرسد که هیچ اقدامی برای نجات جان وی صورت نگرفته است.

درافتاده
تصویری از “کومار درافتاده” جانباخته خیزش ژینا

رامین فاتحی کارگر ۴۸ ساله سنندجی که بعد از دستگیری و شکنجه‌ی شدید به شهادت رسید یکی دیگر از این موارد است که طبق گزارشی که قبلتر توسط پزشکان داوطلب کوردستان منتشر شده بود در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۲ با هوشیاری کم جهت انجام سی‌تی‌اسکن به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شده بود که بعد از آن با همان حال به بازداشتگاه برگردانده شده بود. در نهایت در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۲ درحالی که تخت شکنجه جان باخته بود به بیمارستان بعثت منتقل شد و علیرغم تلاش کادر درمان به دلیل شکنجه شدید و عدم دسترسی به درمان به موقع به شهادت رسید. آمار افرادی که از ابتدای جنبش ژینا تا کنون تحت شکنجه جان باخته‌اند و از دسترسیشان به درمان به موقع جلوگیری شده است بیش از ۳۰ نفر است.

فاتحی
تصویری از “رامین فاتحی” جانباخته خیزش ژینا

نویسنده‌ی گزارش همچنین از موردی در سنندج بر اساس تجربه‌ی شخصی صحبت میکند که به دلایل امنیتی از فاش کردن اسم وی خودداری میکند. ایشان آقای تقریبا ۴۵ ساله بود که بعد از زخمی شدن به بازداشتگاه اطلاعات منتقل شده بود و علی‌رغم شکستن دو انگشت دست راست و شلیک ساچمه به پای راست تا زمان آزادی در روز بعد اجازه‌ی درمان نیافته بود و در بازداشتگاه نیز تحت بازجویی و شکنجه‌ی فیزیکی قرار گرفته بود. ایشان نهایتا بعد از یک شب بازداشت به دلیل اثبات رهگذر بودن در هنگام حمله‌ی مامورین و شلیک گلوله آزاد شد.

-بستن بیمارستان‌های خصوصی و فیلتر بیماران توسط بیمارستان‌های وابسته به نیروهای نظامی

بر اساس شهادت نویسنده گزارش رژیم اسلامی در اوایل دوران جنبش ژینا در شهر ارومیه اقدام به بستن بیمارستان‌های خصوصی کرده بود. همچنین به بیمارستان‌های تحت نظارت نیروهای نظامی ابلاغ شده بود که از پذیرش بیماران زخمی و غیرنظامی خودداری شود. این در حالیست که قبل از آن این مراکز برای کسب درآمد به افراد غیرنظامی هم خدمات درمانی ارائه میدادند و هیچ گونه تفکیکی قائل نبودند. این نمونه به این صورت مورد تایید قرار گرفته است که آقایی ۵۰ ساله که در حال رانندگی مورد هدف گلوله‌ی ساچمه‌ای از ناحیه‌ی چشم قرار گرفته بود، بعد از آنکه از پزشکان داوطلب کوردستان درخواست کمک کرد مشخص شد که بعد از ناامیدی از درمان به موقع در بیمارستان خمینی ارومیه برای انتقال به بیمارستان‌های خصوصی یا حتی نظامی اقدام کرده است که یا تعطیل بوده‌اند یا از پذیرش آن‌ها خودداری شده است. ایشان متاسفانه در نهایت یک چشمش را از دست داد.

-فشار و سرکوب کادر درمان برای جلوگیری از درمان مردم در خارج از محیط درمانی

طی جنبش انقلابی ژینا، کادر درمان اقدام به سازماندهی و تشکیل گروه‌های درمانی کردند. همچنین تعداد زیادی نیز به صورت فردی اقدام به درمان مردم در خارج از محیط بیمارستان کردند. همین مسئله نیز از کنترل و سرکوب نیروهای رژیم در امان نبود و به تهدید و ارعاب کادر درمان روی آوردند. بازداشت، احضار و بازجویی، ابطال پروانه طبابت، ابلاغ عدم نیاز در مراکز دولتی و اخراج تنها بخشی از اقداماتی بود که برای سرکوب استفاده شد. همچنین رژیم، کادر درمانی را که به سوءاستفاده‌‌ی نیروهای سرکوب از نمادهای درمانی از جمله آمبولانس و همچنین سرکوب از طریق قطع دسترسی به درمان اعتراض یا به هر نحوی با مردم همدردی کرده بودند را تحت فشار و بازجویی قرار داد. نمونه‌های این نوع سرکوب را می‌توان در تجربه‌ی شخصی سه بار احضار و بازجویی و تهدید نویسنده‌ی گزارش توسط اطلاعات سپاه شهرامفر، سازمان اطلاعات و حراست بیمارستان کوثر و نهایتا تشکیل دو پرونده‌ی امنیتی مبنی بر اخلال در نظم و آسایش عمومی، نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی، بازداشت ایمان نوابی رزیدنت جراحی سنندج، ابطال ‌پروانه‌ یا عدم نیاز و اخراج تعدادی از پزشکان متخصص سنندج یافت که به دلیل عدم رضایت از نوشتن هویت آن‌ها خودداری میکنیم.

بر این اساس می‌توان گفت که عدم دسترسی به درمان به صورت سیستماتیک در طی جنبش‌های مختلف در ایران، مخصوصا در کوردستان به عنوان ابزار سرکوب استفاده و باعث افزایش آمار جانباختگان شده است. روش سرکوبی که اگر استفاده نمیشد قطعا شاهد از دست دادن تعداد کمتری از معترضان انقلابی میبودیم.

دکتر محسن (یارا) سهرابی

محسن (یارا) سهرابی

Next Post

دشتیاری؛ جان باختن یک کودک بلوچ بر اثر سقوط به داخل هوتگ

ج مه 17 , 2024
یک کودک دو ساله بلوچ بر اثر سقوط به داخل هوتگ (گودال آب) در شهرستان دشتیاری جان خود را از دست داد. به گزارش کولبرنیوز، روز پنجشنبه ٢٧ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، یک کودک بلوچ در داخل هوتگ (گودال آب) جان باخت. هویت این کودک “مولهم کدخدایی” ٢ ساله فرزند اکرم […]
photo 2024 05 17 10 03 03

You May Like