سهشنبه دهم دسامبر برابر با بیستم آذرماه، روز جهانی حقوق بشر است. ۷۶ سال پیش در چنین روزی “منشور جهانی حقوق بشر” به عنوان سندی جهانی و لازم الاجرا، به تصویب “مجمع عمومی سازمان ملل متحد” رسید.
“حقوق بشر” عبارتی است که پیش از آن هم مفهومش برای مردم جهان آشنا بود، اما اندیشه تبدیل آن به یک منشور مدون و به تصویب رساندن آن در یک مجمع جهانی، بعد از جنگ جهانی دوم مطرح گردید. این منشور با ۴۸ رأی موافق و ۸ رأی ممتنع به تصویب اکثریت قاطع کشورهای عضو آن زمانِ سازمان ملل متحد رسید. با اینکه اکنون بسیاری از کشورهای جهان مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را به رسمیت شناختهاند و حتی آنرا وارد قوانین اساسی خود نمودهاند، اما کماکان این حقوق در اکثریت کشورها زیرپا گذاشته میشود. در این میان جمهوری اسلامی ایران رکورددار نقض حقوق بشر در سطح جهان است. مطابق اسناد و قطعنامههایی که هر ساله در زمینه نقض حقوق بشر از سوی سازمان ملل متحد منتشر میشود، جمهوری اسلامی هر ساله در راس پایمال کنندگان سیستماتیک این حقوق قرار میگیرد. این در حالی است که ایران خود یکی از امضاء کنندگان این منشور است. با این همه، واقعیت این است که ابعاد و عمق جنایاتی که طی بیش از چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بر مردم تحمیل شده، بسیارفراتر از اتهامات محدودی است که در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد علیه رژیم اسلامی مطرح میشود.
در زندان های رژیم اسلامی حاکم بر ایران انسانهای شریف بسیاری به خاطر اندیشه، مرام و عقیدهشان در سیاهچالها محبوس و از کمترین حقوق انسانی برخوردارند و شبح مرگ بر فراز سر بسیاری از آنان در گردش است. شکنجه در زندانها و شلاق زدن انسانها و اعدام در ملاء عام، امری روزمره است و حتی تحت نام “حدشرعی و تعزیر”، رسماً وارد قوانین جزایی جمهوری اسلامی شده است. هماکنون بسیاری از فعالان کارگری، مدافعین حقوق زنان و فعالان حفظ محیطزیست، در زندانهای جمهوری اسلامی اسیرند و تحت شکنجههای جسمی و روحی قرار دارند. جمهوری اسلامی به نسبت جمعیت، بالاترین رتبه اعدام انسانها را به خود اختصاص داده و رژیمی است که کودکان کمتر از ۱۸ سال را به دار میآویزد. در این کشور ستم ملی و جنسیتی و مذهبی رسمیت قانونی دارد.
اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر پاسخگوی اساسیترین معضلات اجتماعی نیست، با این حال مفاد آن حاصل مبارزات کارگران و آزادیخواهان جهان است. هر قدم عقبنشینی نظام سرمایهداری در مقابل حقوق اولیه مندرج در این اعلامیه، جز با جانبازی و فداکاریهای بسیار میسر نبود و بورژوازیِ جهانی نهایتاً مجبور شد آن را با آببندیهای لازم با منافع خود هماهنگ سازد و به نام خود در تاریخ خویش ثبت نماید.
این منشور با وجود این که بنیادهای اساسیِ نظام سرمایهداری را زیر سوال نمیبرد و اساس استثمار انسان به دست انسان را محترم میشمارد، اما در همین حد هم هنوز حتی در پیشرفتهترین کشورهای سرمایهداری برای اجرای تمام و کمال آن باید مبارزه کرد. هنوز در بسیاری از کشورها، آشکارا ابتداییترین حقوق انسانها را که حق حیات باشد، لگدمال میکنند. نقض حقوق انسانها در قالب گرسنگی، قحطی، انواع بیماریهای واگیردار، تجارت سکس، قاچاق مواد مخدر و غیره حتی در منشور جهانی حقوق بشر نیز مورد اشاره قرار نمیگیرد.
هر فردی باید از سطح زندگی مناسب برای تامين سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، به ويژه از حيث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار باشد. هر فردی حق دارد که در مواقع بیکاری، بيماری، نقض عضو، جدایی، پيری يا در تمام موارد دیگر، از تامين اجتماعی بهرهمند گردد.
هیچ حکومتی و هیچ فردی حق ندارد انسانها را به خاطر رنگ، ملیت، جنسیت، سن، عقیده و باور، انتخاب و علایقشان، از این حقوق اولیه محروم سازد. آزادی بیان، تشکلیابی و تشکیل اجتماعات از حقوق اولیه همه انسانها است و نبایستی تحت هیچ بهانهای محدود شود. هيچکس نبايد شکنجه شود يا تحت مجازات و يا رفتاری ظالمانه، ضدانسانی و تحقيرآميز قرار گيرد. هر شخصی که به بزهکاری متهم شده باشد، بیگناه محسوب میشود تا هنگامی که در جريان محاکمهای علنی که در آن تمام تضمينهای لازم برای دفاع او تامين شده باشد، مجرم بودن وی محرز گردد.
معیار رعایت حقوق بشر در هر جامعهای را باید بر حسب برابری انسانها و برخورداری از موهبتهای انسانی محاسبه کرد. جامعه سرمایهداری بنا به ماهیتش که بر پایه فاصله طبقاتی بنیاد گذاشته شده است، نمیتواند مدافع واقعی حقوق بشر باشد. حقوق بشر تنها زمانی بطور کامل متحقق و تضمین میشود که اختلاف طبقاتی در میان نباشد و انسانها امکان داشته باشند در رفاه کامل با هم برابر باشند.
البته این امر در جامعهای که اساس آن بر استثمار انسان به دست انسان بنا شده و هدفِ تولید نه تامین نیاز انسانها، بلکه کسب سود است، تضمین نمیشود. چنین جامعهای که از چنین موهبتی برخوردار باشد، تنها جامعه سوسیالیستی است. برای تحقق چنین جامعهای که در آن حقوق واقعی بشر تضمین میشود باید مبارزه کرد. اما تا آن زمان که جامعه بشری بطور کامل از شر نظام سرمایهداری رها میشود، رعایت حقوق اولیه انسانها که بخشی از آن در اعلامیه جهانی حقوق بشر قید شده، امری الزامی است و باید به رسمیت شناخته شود و در عمل رعایت گردد. هیچ دولت و نهادی حق ندارد نقض حقوق اولیه و جهان شمول انسانها را تحت هیچ عنوانی توجیه کند.