«آتش آگاهی در برابر زهر تحقیر ــ یاوه‌گویی‌های سعید قاسمی، اعترافی به ترس و سقوط»

5942928694400107677

در روزگاری که «عقل» در اسارت جهل و سرسپردگی فرو رفته و «خریت» به اوج خود می‌رسد، عجیب نیست که چهره‌های فرسوده و زنگ‌زده‌ی رژیم، همچون سعید قاسمی، زبان به توهین و تحقیر بگشایند. اظهارات او علیه “مهسا امینی” و “کومه‌له” تنها پژواک استیصال رژیمی است که در برابر موج آگاهی مردم، چیزی جز فحاشی و عربده‌کشی در چنته ندارد.

ــ اما آیا این سخنان، این تهدیدها و این توهین‌ها، راه به جایی خواهد برد؟

ــ مردمی که ۴۵ سال است با چشم خود شاهد خفقان، سرکوب، جنایت و کشتار روزانه‌ی این رژیم بوده و آن را لمس کرده، با خون و گوشت آن را تجربه کرده و می‌کنند، آیا به دام این ادبیات پوسیده خواهند افتاد؟

♦️ حقیقتی که نمی‌توان آن را دفن کرد:

“مهسا امینی” دیگر یک نام ساده نیست؛ او جرقه‌ای بود که شعله‌ی اعتراض را در سراسر ایران برافروخت. نام او را نمی‌توان از تاریخ زدود، همان‌طور که نام ندا آقا سلطان، سهراب اعرابی، فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و هزاران جانباختە راە آزادی را از حافظه‌ی مردم نمی‌توان پاک کرد.  حمله‌ی بی‌شرمانه به او “ژینا امینی” مهسا  و توهین به جریانی سیاسی چون کومه‌له، که ۴۶ سال مقاومت و مبارزه‌ی علنی برای آزادی در تاریخ خود دارد و مهندس جنبش انقلابی و مردمی در کردستان است، تنها تلاشی بی‌نتیجه برای تحقیر و تحریف حقیقت است. اما حقیقت، همچنان چون آتشی در دل مردم زنده است و هیچ طوفانی قادر به خاموش کردن آن نیست

سعید قاسمی و امثال او، که سال‌ها در صفوف سرکوبگران این نظام خدمت کرده‌اند، خوب می‌دانند که ضربه‌ی اصلی را از چه نیرویی خورده‌اند؛ از زنان و مردانی که دیگر نمی‌ترسند، از مبارزانی که با خون خود، حقیقت را نوشته‌اند، از کمونیست‌ها، آزادی‌خواهان و سوسیالیست‌هایی که همچون سدی در برابر تمامیت‌خواهی ایستاده‌اند. پس آیا عجیب است که عربده بکشند؟ که ناسزا بگویند؟ که تاریخ را تحریف کنند؟

♦️ زبان تحقیر، سلاح درماندگان

وقتی که هیچ پاسخی برای عدالت‌خواهی مردم وجود ندارد، وقتی که هیچ منطقی برای توجیه این‌همه خون و جنایت باقی نمی‌ماند، زبان تحقیر آخرین سلاح استبداد می‌شود. اما این سلاح، همانند خودشان، کند و زنگ‌زده است. تهدید، ناسزا و تحقیر شاید در سال‌های نخست انقلاب و در دوران خفقان مطلق کارگر می‌افتاد، اما امروز مردم به سادگی از آن عبور می‌کنند. مردم ایران امروز، نه‌تنها به این لفاظی‌های توهین‌آمیز وقعی نمی‌نهند، بلکه آنها را به نشانه‌ی ضعف و وحشت رژیم تعبیر می‌کنند.

♦️ آگاهی، شعله‌ای که خاموش نمی‌شود

آنچه رژیم و مزدورانش را در وحشتی عمیق فرو برده و تمام قد از آن می‌ترسند، تنها یک چیز است: آگاهی مردم. این آگاهی همان آتشی است که در جان نسل‌های جدید افروخته شده و هیچ قدرتی قادر به خاموش کردن آن نیست و نخواهد بود.

آنها می‌خواهند زنان و مردانی را که در برابرشان ایستاده‌اند، تحقیر کنند، اما آیا می‌توان جنبشی را که از دل درد، خون، شکنجه و زندان برآمده، با چند توهین و عربده‌کشی متوقف کرد؟ مطمئناً خیر! و باید بگویم این واکنش‌ها برعکس عمل می‌کند، چون این دست‌وپا زدن‌های مذبوحانه تنها پرده از حقیقتی دیگر برمی‌دارد: و آن این که رژیم دیگر هیچ مشروعیتی ندارد.

♦️ و در نهایت باید بگویم: شعله‌ای که زبانه می‌کشد، هیچ‌گاه خاموش نخواهد شد

سخنان سخیف امثال سعید قاسمی، چیزی جز تلاش برای تحریف واقعیت و حفظ وضع موجود نیست. اما واقعیت این است که جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران، به ویژه در کردستان، هر روز نیرومندتر از قبل ادامه دارد. مهسا، تنها یک نام نبود؛ او یک فریاد است، فریادی که در قلب تاریخ حک شده است.

آنها توهین می‌کنند، زیرا می‌ترسند.

آنها تهدید می‌کنند، زیرا می‌دانند که زمانشان به سر آمده است. و مردم، با آگاهی و اتحاد، در برابر تمام تحقیرها، ایستاده‌اند و خواهند ایستاد.

ایوب دباغیان

۷ مارس ۲۰۲۵    

ایوب دباغیان

Next Post

ضرورت مبارزه متحدانه کارگران برای تعیین دستمزد

د مارس 10 , 2025
ایلنا نوشت قرار بود امروز، دوشنبه بیستم اسفندماه ۱۴۰۳، کمیته مزد شورای عالی کار تشکیل جلسه دهد، اما آن‌را به فردا سه‌شنبه موکول کرده است. خود گزارشگر نوشته که جلسه فردا اگر هم برگزار شود جدی نخواهد بود و طبق معمول اعلام حداقل دستمزد را به آخرین روزهای اسفند می‌اندازند. […]
Design Image 1

You May Like