روز چهارشنبه دوازدهم دیماه، همایش ملی و دو روزهای در تهران تحت عنوان: «مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز، چالشها و راهکارها»، آغاز شد. انجمن آکادمیک “اخلاق در علوم و فناوری” میزبان همایش بود. شرکتکنندگان، پس از ختم همایش بیانیهایی منتشر کردند و در آن به بخشی از چالش مهاجرت نخبگان دانشگاهی متأثر از سیاستهای حکمرانی و رویکردهای غیرمنعطف حاکم بر دانشگاه اشاره کردند. آنها در بیانیه به امنیتیشدن فضای دانشگاه، محدودیت آزادیهای آکادمیک و بستهبودن محیط دانشگاه در تشدید روند مهاجرت نخبگان دانشگاهی اشاره کردند.
در همایش دو روزهی یاد شده شرکتکنندگان بر روی حقایقی انگشت گذاشتهاند که مردم آگاه و جستجوگر با آنها و بسیار بیش از آنها آشنایی دارند. با این حال حقیقتگویی سخنرانان شرکتکننده در این همایش رسمی با سیاست و جهتگیری اصلاحطلبان حکومتی همخوانی دارد. اما آنان در عین حال توجه داشتند که از هیچ خط قرمزی عبور نکنند. برای مثال هیچکدام از سخنرانان به این واقعیت پایهای اشاره نکردند که فقدان آزادی، فساد و تبعیض در دانشگاهها از دیکتاتوری اسلامی سرمایهدارانهی حاکم بر مراکز آموزشی و نیز بر کل جامعه سرچشمه گرفته است.
سخنرانان در همایش، وجود نخبگان این جامعه را تنها در تحصیل کردههای دانشگاهی میدیدند. آنها در این همایش نامی از پیشروان کارگران و رهبران جنبشهای سیاسی،اجتماعی جاری که در متن یک مبارزهی زنده پرورش یافتهاند و در واقع موتور حرکت روبهپیش و سرمایه ارزشمند این جامعه هستند برده نشد.
یکی از سخنرانان گفت که فرسایش سرمایه اجتماعی، کاهش امید به آینده، تبعیض و محرومیت از حقوق عادلانه، محدودیت آزادیهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی (مانند تلاش برای تحمیل حجاب اجباری)، فروبستهای ارتباطی (همچون فیلترینگ و عدم امکان دسترسی به فضای مجازی) به فرآیند مهاجرت شتاب فزایندهای دادهاست.
مسلماً این بخشی از واقعیت است، اما مسئله بسیار فراتر از آن چیزی است که شرکتکنندگان در همایش آنرا محافظهکارانه بر زبان می آورند. مهاجران و پناهندگان سیاسی بطور کلی از استبداد، سرکوب، تبعیض، فقدان شرایط انسانی زندگی، در جستجوی امنیت و شرایط بهتر زندگی برای خود و خانوادههایشان ایران را ترک میکنند. در عین حال روشن است که بخشی از جمعیت مهاجر ایران را نیروی تحصیلکرده و متخصص تشکیل میدهند. آمارها نشان میدهند که تنها در کشور امریکا بیش از نه هزار پزشک ایرانی مشغول بکار هستند، تعداد متخصصین رشتههای دیگر در اروپا و آمریکا به بیش از یک میلیون نفر تخمین زده میشوند. اینک کمتر دانشگاهی در جهان است که استادان ایرانی در آن تدریس نکنند. هزاران پزشک و متخصص، هزاران روزنامهنگار، نویسنده، پرستار، دانشمندان عرصههای مختلف علوم، دانشجویان ممتاز در طی این سالها مجبور به مهاجرت از ایران شدهاند.
در شرایطی که بیمارستانها در داخل ایران با کمبود کادر متخصص روبرو هستند، کیفیت و سطح آموزش در مراکز آموزشی سقوط کرده، محیطزیست به کارشناس و متخصص احتیاج فوری دارد، مهاجرت روز افزون این نیروهای تحصیلکرده هزینه سنگینی را بر مردم ایران تحمیل میکند. رژیم نه تنها در صدد کاهش مهاجرت تحصیلکردگان از ایران نیست بلکه عملاً راه آن را هموار میکند. نیم میلیون آخوند و طلبه مفتخور و مرتجع، حاکمان دزد و فاسد، اراذل و اوباش اسلامی، کشور را ملک شخصی خود میدانند، کشور ایران به مردم تعلق دارد و اگر قرار است کسی از کشور برود این یکی دو میلیون دزد و جانی هستند که دستشان بخون مردم آلوده و ثروت و سامان کشور را تاراج کردهاند.
رژیم اسلامی، ایران را به جهنمی واقعی برای بخش بزرگی از جمعیت ایران تبدیل کرده است. رشد روز افزون مهاجرت ناشی از ورشکستگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مدل حکومت اسلامی در ایران است. با سرنگونی این حکومت مرتجع میلیونها مهاجر که بدلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناچار به مهاجرت شدهاند با تجارب وسیع و امکانات گستردهای که بدست آوردهاند میتوانند در بازسازی کشور و بنیاد نهادن نظامی آزاد و برابر و مرفه آینده، نقش جدی و موثری داشته باشند.