جنبش کارگری در دل هیاهوی مرگ رئیسی جلاد و نمایش مضحک انتخابات به مبارزات خود ادامه داده و افق و قطب نمای خود را گم نکرده است. این مبارزات در عرصههای بسیاری جریان داشته است که نمونه وار به بعضی از آنها اشاره میشود.
به گزارش شورای سازماندهی اعتراضات، شماری از کارگران پیمانی نفت، گاز و پتروشیمیها روز ۳۱خرداد در شرکتهایی مختلف با تحویل ابزارهای کار وارد اعتصاب شدند. افزایش ۴۵ درصدی دستمزد ها و ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت محور اصلی مطالبات است. حذف پیمانکاران و تامین شرایط بهداشتی و رفاهی مناسب و ایمن برای کار کردن و استراحت در کارگاهها در گرمای شدید و شرجی در جنوب جزء درخواستهای دیگر است. اما کارگران ضمن سردادن شعار “سفره همه کارگران یکی است” میگویند در نهایت نباید هیچ تفاوتی در شرایط مزدی و معیشتی کارگرانی که برای شرکت نفت و گاز و پتروشیمیها کار میکنند، باشد. آنها تاکید میکنند که باید در برابر کار یکسان، مزد یکسان و شرایط کاری یکسان فراهم باشد. آنها اظهار میدارند که حق همه کارگران پروژهای، ارکان ثالث، قرارداد موقت، حجمی، روزمزد و قرارداد معین است که مانند کارگران رسمی از همه مزایای شغلی صنعت نفت برخوردار باشند.
روز یکشنبه دهم تیرماه اعتصابات یازدهمین روز خود را پشت سر گذاشت و تعداد اعتصاب کنندگان به بیش از ۲۰ هزار نفر رسید. طی این مدت پیمانکاران تلاش بسیاری کردند بلکه با وارد کردن نیروی کار جدید اعتصاب را به سوی شکست سمت دهند. آنها همزمان با ارسال پیامک به نفتگران اعتصابی کوشیدند با تهدید، تطمیع و دادن وعده کارگران اعتصابی را بر سرکارهایشان برگردانند. این تلاشها تا کنون به سد هشیاری و اتحاد کارگران و فعالین آنها برخورد کرده و شکست خورده است.
طی سه ماه گذشته از نفتگران پیمانی کارگران بخش خدمات نیز برای تحقق حقوق و مزایای خود اعتراض و اعتصاب کردند. برای مثال شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران طی بیانیهای ضمن تحریم انتخابات اخیر به وضعیت خود و وضع اسفبار بهداشت در جامعه اعتراض کردند. در بخشی از بیانیه از جمله آمده است:
“با نابودی شرایط استاندارد شغلی پرستاران و کادر درمان در واقع به سلامت و بهداشت کل جامعه حمله کردهاند و زیر ساختهای بهداشتی درمانی همه مردم را به فنا بردهاند.”
پرستاران به دادن وعدههای انجام نشده و توخالی از طرف کار به دستان برای بهبود وضع خود و کاهش فشار کار از طریق استخدام نرس اعتراض کردند. اعتراضات مذکور از طریق گردهمائی، سرباز زدن از اضافه کاری اجباری و مهاجرت انجام گرفتند.
کارگران شهرداریها نیز جزو نیروی کار معترض بودند. مهمترین مطالبه کارگران شهرداریها پرداخت دستمزدها سر موعد مقرر است. کارگران شهرداری به واسطه شرکتهای پیمانکاری با دستمزد کم استثمار میشوند و این باید پایان یابد. در برخی مناطق دستمزد معوقه کارگران از یک سال نیز فراتر رفته است. کارگران ضمن اشاره به وجود فساد گسترده در شهرداریها از طریق اعتصاب و تجمع مطالبات خود را فریاد زدند.
در مبارزات میدانی اخیر اعتراضات سازمانیافته بازنشستگان صندوق تامین اجتماعی، لشکری و کشوری، مخابرات و بازنشستگان فولاد از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده است. اهم مطالبات آنها عبارتند از افزایش مستمریها به نسبت تورم و سبد معیشت، همسانسازی درآمدها و آزادی زندانیان سیاسی. بازنشستگان به طور منظم و هفتگی دست به تظاهرات خیابانی زده و مدت هاست که شعارهایشان بر جسارت مبارزان و انقلابیون افزوده است.
کارگران بخشهای گوناگون و در راس آنها نفتگران از طروق مختلف اعلام کردهاند که نمایندگان دولت و کارفرماها هیچ برنامه و طرح واقعی برای بهبود وضع آنها ندارند و لازم است که آنها از طریق تداوم مبارزات کنونی در جهت بهبود وضع کار و زندگی خود بکوشند. این مبارزات به عنوان بخشی از جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” باید سازمان یافته تر شده و رهبران خود را به جامعه بشناسانند. در دوره جنبش انقلابی ژینا کارگران زن و مرد به صورت آحاد شرکت وسیعی در رویاروئیها داشتند، اما آنها به مثابه نیروئی سازمانیافته با مطالباتی کارگری نتوانستند حضور پیدا کنند. کارگران نفت این جایگاه و ظرفیت را دارند که همزمان با متحد کردن و سازمانیافته کردن صفوف خود مبارزات وسیع، اما پراکنده موجود کارگری را در زیر یک پرچم متحد کنند. در ادامه، تقویت و تکامل همین مبارزات است که بدیلی معطوف به زندگی و کار زحمتکشان و کارگران شکل خواهد گرفت و در گام نخست جمهوری اسلامی را به زباله دان تاریخ خواهد انداخت.