روز چهارشنبه ۴ آبان ماه ۱۴۰۱ مصادف با چهلم ژینا امینی بیشتر شهرهای ایران شاهد اعتراضات گستردهای بود. در همان روز در اکثر شهرهای کردستان نیز درگیریهای بین ماموران حکومتی و مردم به اوج خود رسید. آنچه در ادامه میخوانید گزارشی کوتاه از وضعیت سنندج به قلم یک شاهد عینی است.
اعتراضات در شهر سنندج حوالی ساعت ۱۲ ظهر در خیابان “ادب” آغاز شد. حدودا بعد از یک ساعت درگیری با لباسشخصیها و گارد ویژه وارد کوچه پس کوچەهای “ادب” شدیم و توانستیم در آپارتمان یکی از دوستانمان پناه بگیریم.
در ادامە نزدیک بە دوازده مامور وارد آپارتمان شدند که با مقاومت افراد ساکن آپارتمان روبهرو شدند. در جریان این درگیری یکی از ساکنان آپارتمان که خود پزشک بود با تیر ساچمەای زخمی شد.
من بە همراه پنج نفر دیگر به کمک مادر یکی از دوستانمان ساعت ۱۸:۳۰ عصر آن روز از آپارتمان خارج شدیم و سرانجام با ماشین همان دوست از آن محوطه دور و به ویلاشهر جایی که قصد داشتیم اعتراضات را از سر بگیریم، رسیدیم.
ساعت ۱۹:۲۰ در آپارتمانهای مسکن مهر ویلاشهر شروع به سر دادن شعار کردیم. با همراهی گستردەی ساکنان شهرک طنین شعارها هر بار بلندتر گشت و بە دنبال آن تیراندازیها آغاز شد، بە گونەای کە صدای تیر و شعار از سراسر شهرک به گوش میرسیدند. ماموران حکومتی بارها گاز اشکآور زدند تا جایی کە بر اثر درد و سوزش چشم ناشی از گاز اشکآور دیگر توان ماندن در آنجا را نداشته و به کمک پدر یکی از دوستان به خانه بازگشتم.
به محض رسیدن به خانه، سعی کردم با آتش زدن مقداری آتش و به کمک دود ناشی از آن اثر سوزش گازش اشکآور را از بین ببرم.