مردم شهرستان مهاباد، علیرغم فضای شدید امنیتی در این شهر در سطح گستردهای در مراسم خاکسپاری پیمان گلوانی شرکت کردند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. پیمان گلوانی ١۴ روز پس از بازداشت و زیر “شکنجه نیروهای امنیتی” در زندان ارومیه جان باخت. او ۲۴ سال سن داشت. پیمان چهارم تیرماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در مهاباد با “خشونت” بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شد و ۱۸ تیر در نتیجه شکنجههای هولناک جلادان جانباخت. دلیل تراشیهای نخنمای کاربدستان فاسد جمهوری برای توجیه مرگ آن جوان مبارز مثل همیشه بر خشم و نفرت مردم مبارز و خانواده پیمان از این حکومت شکنجه و اعدام افزود.
این خشم و نفرت در دو فرصت خود را نشان داد. ابتدا ماموران به دستور آمران شکنجه از پس دادن پیکر پیمان خودداری میکردند. با پخش خبر آن جنایت و خودداری ماموران از پس دادن جنازه به خانواده، در شهر شمار زیادی از مردم، که هر دم بر تعدادشان افزوده میشد، اعتراضکنان بر در غسالخانه حاضر شدند. آنها و اعضای خانواده خشمگین و داغدار تمام تهدیدهای ماموران را به سُخره گرفتند و آنها را ناچار کردند تا پیکر فرزند مقاومشان را به آنها پس بدهند. قاتلان دلیلهای کهنه و نخنما دال بر عدم تندرستی پیمان به عنوان عامل مرگ را ارائه میکردند. اما خواهرش که ٢٠ دقیقه برادرش را در آخرین دقایق زندگی در بیمارستان دیده بود از وجود آثار شکنجه بر روی جسم او خبر داده، اما از روحیه عالی او سخن گفته بود. پیمان در آخرین لحظههای حیات به همسرش، که هفت ماه پیش با هم ازدواج کرده بودند، پیام داده بود که نگران نباشد و او برخواهد گشت. در حالیکه مقامات فاسد قضایی شهر بر مرتبط کردن جانباختن پیمان به دلیل مریضی پای میفشردند. اعضای خانواده صریحاً اعلام کردند که فرزند برومندشان به هنگام دستگیری در سلامت کامل بوده و در نتیجه شکنجههای ددمنشانه جان خود را از دست داده است. آنها به آن ترتیب توی دهان ژاژخای مقامات زدند و نیز از به خاکسپاری آن فرزند دلاورشان در سکوت خودداری نمودند.
پیکر پیمان گلوانی در روز ١٩ تیرماه با حضور تعداد زیادی از مردم مبارز مهاباد و در میان شعارها و اظهار نظرهای سیاسی و رادیکال در آرامستان بداق سلطان شهر به خاک سپرده شد. مبارزین در همان شب در نقاط دیگری از شهر گردهماییهای اعتراضی را سازمان داده و علیه کلیت جمهوری اسلامی شعار دادند.
جاوید نام پیمان گلوانی دومین نفری بود که در هفته اخیر به دلیل “شکنجه” در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه جان خود را از دست داده است. موسی اسماعیلی نیز ١٧ تیرماه (هشتم جولای) به دلیل شکنجه در اداره اطلاعات ارومیه جان باخت. او نیز همچون پیمان به اتهام «همکاری و عضویت در احزاب مخالف جمهوری اسلامی» بازداشت شده بود و پس از تحمل ۶٢ روز شکنجه جانش را از دست داد. با اینکه ماموران برگزاری هر تجمع و مجلس یادبودی برای زندهیاد موسی اسماعیلی را قدغن کرده بودند، اما خانواده در یکی از مساجد پسوه مراسم را برگزار کرده و تعداد چشمگیری از مردم در آن شرکت کردند.
موسی اسماعیلی ۳۵ ساله اهل روستای «پسوه» از توابع پیرانشهر، متاهل و دارای دو فرزند شش ماهه و شش ساله بود. او تا قبل از بازداشت بههمراه پدرش به کشاورزی و دامداری در روستای پسوه اشتغال داشت.
زندان و شکنجه از پایههای شکلگیری جمهوری اسلامی و عامل بقای آنست. جانباختن زندانیان سیاسی در زیر شکنجه در زندانهای این رژیم سابقهای طولانی دارد، اما بعد از خیزش انقلابی سراسری اخیر، یعنی انقلاب ژینا، نام زندان اطلاعات ارومیه در این زمینه به رسوایی و ددمنشی بیشتر بر سر زبانها افتاده است.
آنچه که امروز در رژیم جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم بهترین گواه بر این است که برای مدتی میتوان با سرنیزه حکومت کرد، اما نمیتوان برای مدتی طولانی بر روی آن نشست. جانباختن زندانیان سیاسی، نظیر پیمان گلوانی و موسی اسماعیلی در زیر شکنجه در زندانهای جمهوری و از جمله در زندان اورمیه نشانه آشکار مقاومت فرزندان دلیر این مردم در برابر ددمنشیهای رژیم رو به سرنگونی جمهوری اسلامی است.