جنبش دادخواهی، به عنوان یکی از شاخههای جنبش انقلابی ژینا، به طور روزانه در کشمکش با کاربدستان و مزدوران رژیم میباشد. خانوادههای دادخواه و بویژه زنان و مادران در این جنبش به دلیل ایستادگیشان تحت بیشترین فشارند، اما آنها تسلیم این فشارها نشدهاند. مرورصحنههایی از مبارزه و مقاومت این عزیزان آموزنده است. جواد حیدری مهندس کشاورزی، در قزوین، روز ۳۱ شهریورماه ١۴٠١، در جریان اعتراض به کشته شدن “ژینا امینی” توسط گشت ارشاد، با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت. ستاد فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان قزوین درست مقابل پارک ملت قرار دارد و براساس مشاهدات شاهدان عینی، یکی از ماموران همین ستاد به جواد حیدری شلیک کرد: خانواده جواد، هویت ضارب را هم شناسایی کردند. ماموران خانواده را زیر سبعانهترین فشاز گذاشتند تا بگویند فرزندشان سکته کرده است. اما آنها در تمام اطلاعرسانی خود تاکید کردند که مامور مشخصی در رژیم و به دستور فرمانده جنایتکار از نزدیک و از پشت به فرزندشان شلیک کرده است. پدر سالخورده و دو برادر جواد روز ۳۰ام شهریورماه بازداشت شدند و یکی از براداران پس از بازداشت اعتصاب غذا کرد. فاطمه حیدری، خواهر جواد حیدری، روز بیست و نهم مهرماه در اینستاگرامش نوشت: «رفتار نیروهای امنیتی پیام روشنی برای ما دارد: بیش از آنکه ما از لشگر تا دندان مسلح آنها بترسیم، آنها از ما میترسند».
او در توضیح مقاومت خانوادهاش نوشت، زمانی که نیروهای امنیتی بر روی خواهرش اسلحه خود را نشانه گرفته بودند خواهرش بیباکانه فریاد زده بود: «ما از گلولههای شما نمیترسیم». فاطمه حیدری همچنین از همراهی مردم برای نجات خانوادهاش در روزی که نیروهای امنیتی به آنها حمله کردند، تعریف میکند: “کاش از مردمی که جانشان را کف دست گرفتند و دست خالی برای نجات ما به اطراف روستا آمده بودند تصاویری داشتم تا شرافت و شجاعت آنان را تماشا میکردید”.
میزان فشاری که سرکوبگران بر خانواده مهندس جانباخته جواد حیدری، وارد کرده و میکنند نمونهوار است. هدف تمام فشارها این بوده و هست که خانوادهها دست از دادخواهی و مبارزه بردارند. اما واقعیت این است که رژیم در آن عرصه نیز به تمامی شکست خورده است. اطلاعرسانیها، برگزاری دسته جمعی مراسمهای یادبود جانباختگان، دید و بازدیدهای هدفمند و سیاسی در سطح ایران و سرانجام ایجاد تشکل، بخشی از این واقعیات میباشند. نمونههای زیر را تنها در مدت یک هفته در کوردستان شاهد بودیم: روز ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲ خانواده و جمع کثیری از مردم کرمانشاه علیرغم تلاشهای مزدوران رژیم در مراسم بزرگداشت سینا نادری که یک سال پیش در این روز با شلیک آدمکُشان جمهوری اسلامی جانباخته بود، شرکت کردند.
روز ۲۱ مهرماه خانواده، دوستان و مردمان معترض در سالروز تولد کمال فقیهی، جانباخته انقلاب ژینا، بر سر مزارش در بوکان گرد آمده و یاد او را گرامی داشتند.
روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه و در آستانه نخستین سالگرد جانباختن نگین عبدالمالکی مراسم سالروز قتل حکومتی این جانباخته راه آزادی با حضور خانواده و نزدیکانش بر مزار او در شهر قروه برگزار شد. نگین عبدالملکی، متولد شهر قروه و دانشجوی ۲۱سالهٔ رشته مهندسی پزشکی در دانشگاه صنعتی همدان بود که در روز ۲۰ مهرماه سال ۱۴۰۱ بر اثر ضربات باتوم به سر و جمجمه توسط نیروهای امنیتی جانباخت. نیروهای امنیتی با دانشجویان خوابگاه و اعضای خانواده نگین تماس گرفته و آنها را تهدید میکنند که هرگونه اطلاعرسانی و برگزاری مراسم سیاسی عواقب شدیدی برای آنها خواهد داشت. اما این تهدیدات خانواده را از برگزاری مراسم، اطلاعرسانی و دادخواهی باز نداشت.
روز ۲۳ مهرماه خانواده سارینا ساعدی به همراه تعدادی از مبارزین بر سر مزار این کودک ۱۶ ساله در سنندج گرد آمده و یاد او را گرامی داشتند. سرکوبگران چند روز قبل از مراسم خانواده آن جانباخته راه رهايی را تهدید کرده بودند که در سالگرد جانباختنش هیچ تجمعی نداشته باشند. اما خانواده تسلیم نمیشوند. پس در روز موعود درهای آرامستان به دستور کاربدستان اطلاعات بسته میشود. اما اعضای خانواده و دوستان با چند روز تفاوت خود را بر سرمزار فرزند نوجوانشان رسانده و یاد او و شجاعتهایش را گرامی میدارند. این جانباخته انقلاب ژینا با ضربان باتوم بر سر توسط ماموران جان میباخت. خانواده و بویژه پدر او تحت بیشترین فشارها بودند تا روایت اداره اطلاعات و نه واقعیت را بازگو را کنند که تیرشان به سنگ خورد.
روز جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲خانواده و جمعی از مردم مبارز و معترض بر سرمزار جانباخته انقلاب رامین کرمی در سرپلذهاب جمع شده یاد و آرمانهای او را گرامی داشته و از قاتلان او ابراز تنفر کردند. رامین ساکن کرمانشاه بود و درتاریخ ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱ در انقلاب ژینا با تیراندازی مستقیم مزدوران جانباخت.
از روز تصرف قدرت بوسیله رژیم اسلامی در ۴۵ سال پیش تا امروز هزاران نفر از مخالفین سیاسی این حکومت از نیروهای چپ و کمونیست گرفته تا هر مخالف دیگری، تا بهائیان و دگراندیشان و دگرباشان، تا مسافران هواپیمای اوکراینی به دست این رژیم جانباختهاند. اگرخانوادههای این جانباختگان در طول سالها برای جوابگو کردن جمهوری اسلامی در برابر جنایاتش کوشیدهاند، امروز در کنار دهها میلیون انسان دیگر خواهان سرنگونی آن هستند.