سه روز قبل از هشتم مارس، روز جهانی زن، آخوندِ آتش به اختیاری، که نوشتهاند مدرس حوزه علمیه قم میباشد، در درمانگاهی در این شهر و در حالیکه مادری در اتاق انتظار مشغول شیر دادن به نوزاد خود بود، از او برای کسب مدرک فیلم گرفت. مادر بلافاصله راه آخوند متجاوز را سد کرده و از او میخواهد فیلم را پاک کند. آخوند مقاومت میکند و با الفاظ رکیک به مقابله با مادر شجاع و معترض می پردازد. عده قابل توجهی از زنان حاضر در صحنه به دفاع از مادر پرداخته و میکوشند جلو یورش متجاوز را سد کنند. معدودی مرد موجود در صحنه بر خلاف انتظار دفاع لازم را از مادر آزاده به عمل نمیآورند. سرانجام آخوند در حالیکه عبایش به دست زنان شجاع افتاده است پا به فرار میگذارد.
انتشار وسیع فیلم درگیری مذکور، که بعضاً از دوربینهای مدار بسته درمانگاه اخذ شده بود و به طرزی گسترده در شبکههای اجتماعی پخش گردید.این فیلم پشتیبانی گسترده کاربران از مادر مقاوم و نفرت از اعمال آخوند مورد اشاره، به عنوان بخشی از کل قدرتمداران در جمهوری اسلامی، را جلب کرد.کاربران از جمله نوشتند که زنان آزاده، همچون آن مادر دلیر، بویژه در شرایطی که انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در زندگی و اقدامات روزانهشان جاری است، دیگر آزار و توهین از جانب عوامل رژیم را تحمل نمیکنند. رسانههای اپوزیسیون کوشیدند این روحیه مبارزاتی را منعکس کرده و هر کدام به طریقی عمل آخوند را تقبیح کرده و جوانبی از آنرا مورد بررسی قرار دادند. اصلاحطلبان حکومتی و یک زن در هیئت دولت نیز اقدام آخوند را غیر معقول و غیر قابل پشتیبانی خواندند. دست راستیهای صاحب مقام و رانت خوار و مرتجعین آتش به اختیار هم طبق معمول قضیه را با تحریف و دروغ آلودند، زیرا عمل آخوند را بخشی از حمله سیستماتیک رژیم به زنان آزاده و مردان حامی آنان به حساب آوردند.
اقدام شجاعانه مادر یاد شده نوک کوه یخ جدال آزادی خواهانهای است که بین جمهوری اسلامی و حامیان آن از همان روز جهانی زن در اسفند ۱۳۵۷ با زنان و لاجرم جامعه سکولار و آزادیخواه شروع شده و با نشیب و فرازهائی به انقلاب ژینا و تداوم آن منتهی شده است. زنان از اقشار مختلفِ تحت ستم طبقاتی، ملی و مذهبی در برابر همه ستمهای طاقت فرسای سرکوبگرانه، تبلیغی، قانونی و سنتهای پوسیده مردسالارانه که رژیم اسلامی مسبب و عامل بقای آن است، به صورت هر روزه، در اشکال متفاوت و گوناگون مقاومت و مبارزه کرده و حاکمیت اسلامی و مزدورانش را به عقب راندهاند. در تمام آن سالها و در هر کجای ایران اعتراضی در عرصه عمومی شکل گرفت زنها در آن حاضر بودهاند. آنها در جنبش سبز در مقیاسی گسترده حاضر بودند. فریادهای آنان که از خشمی تاریخی برمیخاست شنیده شد و نگاه آخر ندا آقا سلطان در بستر خون، چهره نوین زن مبارزِ حق طلب را در تاریخ جنبشهای اجتماعی حک کرد. در جنبش سال ۱۳۹۶ آنها تمام قد در برابر رژیم جنایتکار ایستادند و در آبان ۱۳۹۸ خیابان را، علیرغم توحش بی سابقه رژیم و مزدوران آن همراه مردان مبارز و فداکار تسخیر کردند. آنها در مبارزه و مقاومت روزانه به صورتی پایدار پیش رفتند و سرانجام در راس یک جنبش انقلابی با شکوه به نام انقلاب ژینا قرار گرفتند.
مبارزات انقلابی، رهائبخش و رو به رشد زنان در اشکال نافرمانی مدنی و دادخواهی پیگیرانه جریان دارد و هر روز در گوشهای از کشور و حتی شهر مذهب زده چون قم بروزی تازه پیدا میکند. آنها در کنار جنبش کارگران مرد و زن، جنبش دانشجوئی، جنبش محیط زیست، اعتراضات حق طلبانه وکلا، هنرمندان و ورزشکاران و کلیه مبارزات انقلابی آزادیخواهانه برای تامین حقوق دموکراتیک از جمله می ایستند و از حقوق اولیه خود دفاع می کنند. جنبش زنان، که مقابله مادر قمی با آخوند خشک اندیش، بخشی از آنست، توده گیر میشود و دست در دست جنبش کارگری، باشرط ایجاد تشکلهای طبقاتی و سیاسی سراسری، قادر خواهند بود این لکهها را به همراه جمهوری اسلامی پاک کرده و مبنای جامعهای بری از استثمار و ستم را پیریزی نماید.