معلمان ایران با دو روز معلم جداگانه، با دو تاریخ متفاوت و به دو مناسبت مختلف، تحت عنوان “روز معلم” روبرو هستند. به دلیل حاکمیت مذهبی جمهوریاسلامی، نه “روز جهانی معلم” و نه “روز معلم در ایران” آنچنان که شایستە این روز و فرهنگیان این کشور است ارج نهادە نمیشود.
روز جهانی معلم با روز معلم در ایران متفاوت است. در عرصە جهانی، پنجم اکتبر هر ساله برابر با سیزدهم مهرماه روز جهانی معلم است. “سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد” که به اختصار “یونسکو” (UNESCO) نامیدە میشود در سال ١٩٤٥ میلادی پس از پایان جنگ جهانی دوم و با این استدلال که “جنگها نخست در ذهن بشر شکل میگیرد، پس دفاع از صلح نیز باید از ذهن بشر شروع شود، تآسیس گردید”. یونسکو یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان مللمتحد است که هدف آن “کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی، علمی، فرهنگی و تربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت و قانونمداری و حقوق بشر، برپایه منشور سازمان مللمتحد است”. اینکه در عمل تا چه اندازە این هدف توسط دولتهای امضاء کننده منشور “یونسکو” اجرا میشود بر همگان آشکار و موضوع بحث این نوشتە نیست.
در روز پنج اکتبر ١٩٦٦ بیانیه مشترک یونسکو و سازمان بینالمللی کار پیرامون وضعیت معلمان در سرتاسر جهان در کشور فرانسە و در شهر پاریس امضا شد. در این تاریخ توصیه نامهیی در ١٣ فصل و ١٤۶ بند تهیه و منتشر گردید. سپس کنفرانس ویژەای در رسای مقام و منزلت معلم توسط یونسکو برگزار گردید. از آن تاریخ به بعد روز ۵ اکتبر بعنوان روز جهانی معلم توسط دولتها و نهادهای اجتماعی و تشکلات صنفی معلمان به رسمیت شناختە شد. طبق گزارشات و برآوردهای در دسترس تمام ١٩۵ کشور جهان این روز را بعنوان “روز معلم” به رسمیت شناختە و بر موازین اعلام شدە در منشور این روز تاکید و “یونسکو” دفترهای در همه کشورهای عضو دارد. مصوبات و تصمیمات یونسکو در مجمع عمومی این نهاد که سالی یک بار تشکیل میشود، اتخاذ میگردد و هر کدام از کشورها یک رای و هیچ کشوری حق وتو ندارد. ایران نیز در دوران رژیم سلطنتی به این نهاد بینالمللی پیوست.
اما ما شاهدیم کە در کشورهای استبدادی و دیکتاتوری از جمله ایران، کمترین ارزش و جایگاهی برای انسان و بویژه اگر مخالف سیستم حاکم باشد، قائل نیستند. در رژیم مذهبی جمهوریاسلامی تا کنون دەها و صدها معلم در راە روشنگری، عدالت، آموزش علمی و تسلیم نشدن به استبداد دینی، زندان، شکنجە و اعدام شدەاند. آموزگاران زیادی نیز کار و شغل خود را از دست دادە و جامعە و فرزندان آن از کمبود چنین معلمان ارزشمندی محروم شدەاند. اما رژیم اسلامی، رنج، مصیبت، بیفرهنگی و ضد آموزشی حاکم بر آموزش و پرورش را تحت عنوان “فرهنگ و آموزش اسلامی” بر جامعە تحمیل نمودە کە چیزی جز مصیبت و فاجعه برای نسل بعد از قیام تا کنون نبودە است. در ایران تحت سرکوب رژیم اسلامی روز جهانی معلم، همگام با سایر معلمان جهان برگزار نمیشود.
◼️روز معلم در ایران
جمهوری جاعل و دَغلباز اسلامی با استفادە از امکانات عظیم مالی و مادی کە آنرا نه در راه بهبود زندگی مردم بلکە علیه آنان و صدور تروریسم اسلامی هزینه میکند و با استفادە از امکانات گستردە تبلیغاتی و اطلاع رسانی وارونه کە در اختیار دارد. روز معلم در ایران را دستکاری، تحریف و جعل نمودە است. تاریخ روز معلم در ایران به سال ١٣٤٠ شمسی و جانباختن یکی از معلمین در اعتراضات گستردە آموزگاران ایران به پایین بودن هزینه زندگی آنان مربوط است. در ١٢ اردیبهشت ١٣٤٠ تجمع گستردە معلمان تهران با حضور هزاران معلم و در میدان “بهارستان” به پایین بودن دستمزدها برگزار گردید. در این گردهمایی بر اثر تیراندازی رئیس کلانتری بهارستان کە فردی به اسم سرگرد “ناصر شهرستانی” بود یکی از معلمان معترض و حاضر در تجمع آن روز به نام ” ابوالحسن خانعلی” ۲۹ ساله، مدرس فلسفه و زبان عربی و دانشجویی دکترای فلسفە از دانشگاه تهران جانباخت. معلمان معترض و خشمگین پیکر بیجان ابوالحسن خانعلی کە گلولە به سرش اصابت کردە بود را به بیمارستان “بازرگانان” منتقل و شعار میدانند: “یک معلم را کشتند”. معلم مجروح در مسیر بیمارستان جانباخت و در تجمع بزرگ خانوادە، دوستان و همکارانش در قبرستان “ابن بابویە” به خاک سپردە شد.
قتل “ابوالحسن خانعلی” آتش خشم معلمان را کە از چند روز پیش شعلەور شدە بود برافروختەتر نمود و شهرهای بیشتری را فراگرفت. هر روز بر تعداد معلمان معترض و ناراضی افزودەتر میشد. حرکت گستردە معلمان و قتل یکی از همکاران آنان در دوران نخست وزیری “شریف امامی” اتفاق افتاد.
شریف امامی در نگرانی از گسترش اعتراضات معلمان و پیوستن مردم به آنان استعفا داد. شاه در نگرانی از خارج شدن شیرازه امور از دستش بلافاصله استعفای نخست وزیر را کە به نظر میرسید طرحی از پیش آمادە شدە برای آرام کردن معلمان بود را پذیرفت و “علی امینی” را مامور تشکیل کابینه جدید و رسیدگی به خواست و مطالبات معلمین نمود. نخست وزیر جدید دستور افزایش حقوق ماهانه معلمین و برابر شدن حقوق آنان با مهندسین را صادر نمود. در گردهمایی بزرگ معلمان در روز ١٨ اردیبهشت سال ١٣٤٠، معلمان با صدور قطعنامهای روز ١٢ اردیبهشت را به پاس اعتراض و اعتصاب موفقیتآمیز خود و جانباختن آموزگار همکار ابوالحسن خانعلی بعنوان روز معلم اعلام نمودند و قرار شد که هر ساله در این روز کلیە مدارس و مراکز فرهنگی در سراسر کشور تعطیل و مراسمهای گرامیداشت روز معلم برگزار گردد. رژیم شاه نیز برای دلجویی و آرامش معلمان و پایان دادن به تحصن و اعتصابات سراسری آنان روز ١٢ اردیبهشت را بعنوان روز معلم به رسمیت شناخت. معلمان معترض و متحد پس از رسیدن به خواستەهایشان به اعتصاب و اعتراضات خود پایان دادند. بعد از این رویداد تا پیروزی قیام مردم ایران علیە استبداد سلطنتی، هر ساله آموزگاران ایران روز ١٢ اردیبهشت را بعنوان تجلیل از همکار جانباختە و اعتراض و مبارزە پیروزمند خویش در این روز گرامی میداشتند.
اما با سرکارآمدن جمهوری اسلامی بعنوان غاصب قیام مردم ایران همه چیز جامعە روز به روز در حال تغییر کردن و مذهبی شدن با اتکا به زور حکومت و قدرت سرنیزە بود. حتی زندە و مردە افراد نیز در اختیار رژیم و روز تولد و مرگ نیز توسط حاکمان دینی در راه خدمت به اهداف حکومتی تعیین و پس و پیش میشد. آنان برای اهداف پلید خود روزها و تاریخ را به هم میبافند یا از هم جدا میکنند تا اهداف سیاسی و مذهبی خود را در آن برآورد کنند. روز ١٢ اردیبهشت “روزمعلم” را با رنگ و فرچه اسلامی دست کاری کردند. در روز ١١ اردیبهشت ١٣٥٨ یکی از آخوندهای گُندە اسلامی به اسم “مرتضی مطهری” که استاد “فلسفە اسلامی” در دانشگاه تهران، از مقلدین خمینی و مهرە مهمی در نظام جدید بود توسط گروە “فرقان” کشته شد. مرتضی مطهری استاد فلسفه اسلامی در دانشگاه تهران، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریه پردازان رژیم اسلامی بود کە بعد از قدرت گیری رژیم توسط خمینی به ریاست “شورای انقلاب” منصوب شد. گفتە میشود کە خمینی علاقە زیادی به نامبردە داشتە و بعد از مرگش گفتە بود کە “مطهری پارهٔ تن اسلام و حاصل عمر من بود”. در ادبیات جمهوری اسلامی از مطهری به عنوان “معلم شهید ” و روز ١٢ اردیبهشت ،روز معلم را با نام ایشان یادآوری و در اذهان تداعی میکنند کە جزو جعلیات و تحریفات به سبک اسلامی در رژیم حاکم بر ایران است.