روزنامه عصر ایران که در تهران منتشر میشود در شماره روز ۲۴ دیماه ۱۴۰۲، خود گزارشی دارد از رقم بسیار بالای مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران. در گزارش این روزنامه از قول یحیی ابراهیمی نماینده و عضو کمسیون بهداشت مجلس اسلامی آمده است: «میزان خروجی پزشکان بعد از دوره کرونا علیرغم محدودیتهای سفر، دو برابر شده است. این عدد چیزی در حدود ۶ تا ۱۰ هزار پزشک در حوزههای مختلف عمومی، متخصص و جدیداً فوق تخصص متغیر است. این رقم شامل اساتید، پزشکان، پرستاران و سایر حوزههای زیر مجموعه پزشکی نیز میشود». در همین رابطه «رصدخانه مهاجرت ایران» گزارش میدهد که آمار مهاجرت ایرانیها نشاندهنده مهاجرت ۶۵ هزار نفر در هر سال از ایران است. طبق آمار ارائه شده توسط روزنامه فرهیختگان در سال ۱۴۰۲ دو هزار و سیصد پزشک متخصص و چهار هزار و دویست، پزشک عمومی از ایران خارج شدهاند که ۳۰ درصد از متوسط ورودی پزشک به بازار کار در ایران بیشتر است.
ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی یکی از کانونهای مهاجرخیز جهان است. اگر چه هنوز اکثریت مهاجرت کنندگان از ایران را پناهندگان سیاسی، جوانان بیکار، جویای کار تشکیل میدهند، اما اینک حتی مقامات رژیم از بحران مهاجرت پزشکان، پرستاران، روزنامهنگاران، هنرمندان، ورزشکاران، فارغ التحصیلان ممتاز دانشگاهها و حتی صاحبان سرمایه سخن میگویند.

مهاجران و پناهندگان سیاسی از استبداد، سرکوب، تبعیض، فقدان شرایط انسانی زندگی، در جستجوی امنیت و شرایط بهتر زندگی برای خود و خانوادههایشان ایران را ترک میکنند. خارج شدن از ایران از کانالهای غیر رسمی امر بسیار دشواری است. بیشتر آنها هست و نیست خود را میفروشند تا هزینه فرار و خارج شدن از کشور را تامین کنند و صدها هزار نفر از این جمعیت مهاجر در کشورهای همسایه ایران از جمله در ترکیه، عراق، گرجستان، هندوستان، پاکستان و حتی افغانستان در شرایط بسیار دشواری منتظر رفتن به کشورهای غربی هستند. تعدادی از این مهاجران و پناهندگان متاسفانه به مقصد نخواهند رسید و با مرگ در دریاها، در زیر ماشینهای سنگینی که مخفی شده و حتی در یخچالهای حمل مواد غذایی و یا در دشتها و جنگلها جان میدهند.
بخشی از جمعیت مهاجر ایران نیروی تحصیل کرده و متخصص هستند، که اصطلاحاً به فرار مغزها و نخبگان رشتههای مختلف مشهور هستند. تنها در کشور امریکا بیش از نه هزار پزشک ایرانی مشغول بکار هستند، تعداد متخصصین رشتههای دیگر به بیش از یک میلیون نفر تخمین زده میشود. اینک کمتر دانشگاهی در جهان است که استادان ایرانی در آن تدریس نکنند. هزاران پزشک و متخصص، هزاران روزنامهنگار، نویسنده، پرستار، دانشمندان عرصههای مختلف علوم و دانشجویان ممتاز در طی این سالها مجبور به مهاجرت از ایران شدهاند.
در شرایطی که بیمارستانها در داخل ایران با کمبود کادر متخصص روبرو است، کیفیت و سطح آموزش در مراکز آموزشی سقوط کرده، محیطزیست به کارشناس و متخصص احتیاج فوری دارد، مهاجرت روز افزون این نیروهای تحصیل کرده هزینه سنگینی را بر مردم تحمیل میکند. رژیم نه تنها در صدد کاهش مهاجرت تحصیل کردگان از ایران نیست بلکه عملاً راه آنرا هموار میکند. نیم میلیون آخوند و طلبه مفتخور و مرتجع، حاکمان دزد و فاسد، اراذل و اوباش اسلامی، ایران را ملک شخصی خود میدانند. ایران به مردم تعلق دارد و اگر قرار است کسی از کشور برود این یکی–دو میلیون دزد و جانی هستند که دستشان بخون مردم آلوده و ثروت و سامان کشور را تاراج کردهاند، هستند که باید بروند.
رژیم اسلامی ایران را به جهنمی واقعی برای بخش بزرگی از جمعیت ایران تبدیل کرده است. رشد روز افزون مهاجرت ناشی از ورشکستگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مدل حکومت اسلامی در ایران است. با سرنگونی این حکومت مرتجع میلیونها مهاجر که بدلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناچار به مهاجرت شدهاند با تجارب وسیع و امکانات گستردهای که بدست آوردهاند؛ میتوانند در بازسازی و بنیاد نهادن نظامی آزاد، برابر و مرفه نقش جدی و موثری داشته باشند.