شهروندان، انقلابی و مبارز در روز ۲۵ شهریورماه، سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی و شروع جنبش انقلابی “ژینا” با نیروهای پرشمار و تا دندان مسلح، اما هراسان رژیم مقابله کردند. آنها با توجه به تناسب قوا و با اتخاذ تاکتیکهای مناسب در شهرهای مختلف آکسیونهایی را با موفقیت کامل و یا نسبی برگزار نمودند.

فراخوان تشکلهای مدنی و ۶ نیرو و حزب سیاسی در کوردستان جهت دست زدن اعتصاب سیاسی و عمومی مورد استقبال ستایش انگیزی قرار گرفت. کارگران در کارگاهها، کاسبکاران و بازاریان و کارمندان ادارات دولتی در شهرهای سنندج، کرمانشاه، مریوان، دیواندره، سقز، کامیاران، بوکان، قروه، بیجار، اشنویه، پیرانشهر، مهاباد، کرمانشاه، بانه، سردشت، پاوه، آبدانان، ایلام، دهگلان، سرابلە، ایوانغرب، سروآباد، تکاب، میاندوآب، ارومیه و روانسر به طور یکپارچه به فراخوان اعتصاب پاسخ مثبت دادند. در چند نقطه در خارجِ کوردستان نظیر بازار نارمک، هفتحوض تهران و رودهن نیز اعتصاباتی به حمایت از اعتصاب سراسری و سیاسی در کوردستان انجام گرفت.
در کنار اعتصاب عمومی و تلاش برای حضور بر سرمزار جانباختگان تظاهرات به صورت جنگ و گریز به طُرق مختلف در بسیاری از شهرها انجام گرفت. بوق زدنهای ممتد، افروختن آتش اعتراضی و مسدود کردن راهها و سر دادن شعارهای ضد رژیمی در روز یا شب از جمله اقداماتی بودند که مردم انجام دادند. شهرهایی که اقدامات فوق در آنها انجام گرفتند عبارتند از اکثر شهرهای کوردستان، محلاتی از تهران، گوهردشتِ کرج، اراک، لاهیجان، رشت، دهدشت، جونقان در استان چهار محال و بختیاری، کرمان، مشهد، رودهن و دماوند. نقش زنان در آکسیونها برجسته گزارش شده است.
گذشته از اقدامات انجام گرفته توسط انقلابیون و معترضین در شهرها، در زندانها نیز انقلابیون صاحب نام و جسور نیز آکسیونهایی در حمایت از جنبش انقلابی ژینا برگزار کردند. سیزده زندانی سیاسی، کارگری و صنفی که از زندان اوین برای تنبیه به زندان قزلحصار منتقل شدند، در سالروز انقلاب ژینا و در همبستگی با معترضان برای مدت سه روز اعتصاب غذا را اعلام کردند. جمعی از زنان زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین هم در «حمایت از مردم علیه حکومت و همصدا با مردم ایران» در محوطه زندان تحصن کرده و شالها را سوزاندند.
کاربدستان دستپاچه رژیم و عوامل و مزدوران هراسان آنها در ادامه اقدامات سرکوبگرانه قبلی شمار بسیار زیادی از ماموران مسلح به سلاح آتشین را به رویارویی با مردم فرستادند، پهبادها و بالگردها را در آسمان شهرها به پرواز درآوردند؛ در بعضی حیابانها تانک، زرهپوش و ماشینهای نظامی مستقر کردند. مانور دادن با موتور و یا به صورت پیاده، تیراندازی، بازداشت، بستن راههای منتهی به آرامستانهای معین و نظایر آنها، مکمل اقدامات سرکوبگرانه رژیم بودند. اقدامات ضدانسانی این نیروهای وحشت زده در بعضی شهرها نظیر سقز، سنندج، تهران، کرج بسیار گسترده گزارش گردید. آنها عملاً کوردستان را در وضعیت جنگی قرار دادند. برای نمونه شاهدی از شهر سقز گزارش کرد که “نیروهای حکومت مثل مور و ملخ در سطح شهر پراکنده شدەاند. در تمامی کوچەها و خیابانها حضور دارند. تمامی مدارس و ادارات دولتی را اشغال کردەاند. مسیرهای منتهی بە گورستان آیچی کاملاً بستە شدەاند و صدها نیرو و دەها خودروی زرەپوش در دو طرف خیابانها پارک شدەاند”.
حداقل از دهم مردادماه امسال که حسین سلامی، فرمانده نیروی مافیایی و تروریستی سپاه پاسداران جنبش انقلابی ژینا را قویترین و خطرناکترین پیکار علیه جمهوری اسلامی خواند، رژیم نیروهای سرکوبگر خود را برای سنگینترین رویارویی با مراسمها، اعتراضات و آکسیونهای روز شنبه آماده میکردند. سران حکومت طی چند ماه گذشته حملات و اعمال فشار بر خانوادههای جانباختگان جنبش انقلابی ژینا، دانشجویان و استادان مبارز، فعالین جنبش کارگری (شامل بازنشستگان و معلمان)، زنان معترض و نافرمان، مردم رزمنده در کوردستان و بلوچستان را به شدت افزایش دادند. رویاروییها دو نیروی انقلاب و ضدانقلاب در روز جانباختن ژینای عزیز نشان داد که رژیم در مقابله با مردم شکست سختی خورد. این بار مردم به وضوخ قدرت پایانناپذیر خود را در سیمای رژیم مشاهده کردند.
آکسیونهای روز تاریخی ٢۵ شهریور نشان داد که جنبش انقلابی ژینا زنده بوده و با هوشیاری در جهت تحقق اهدافش گام برمیدارد. در همانحال جنبش نشان داد که در خارج کوردستان از پراکندگی زیادی رنج میبرد. این ضعف چشم اسفندیار و پاشنه آشیل این جنبش است. تداوم تلاش در جهت خود سازماندهی، که بویژه در میان کارگران پیشرو، دادخواهان و جوانان دختر و پسر جریان دارد امید به رفع این ضعف را بالا میبرد. لازم است کمک کرد تا خود سازماندهی در مسیر ایجاد ستاد رهبری سراسری و متحد شدن و ارتقای رهبران موجود انجام گیرد.
نباید فراموش کرد که این جنبش تا هماکنون نیروهای ارتجاعی و راست را کنار زده و بر استقلال صفوف انقلابیون پای فشرده است. باید با جا انداختن شعار «نان، کار، آزادی، حکومت شورایی» پیشرفتها در مقابله با راست و امپریالیسم را تثبیت کرد. باید تلاش نمود حکومتی که پس از مرگ رژیم اسلامی سرکار می آید معطوف به منافع کارگران و توده تحت ستم باشد.