روزنامه اعتماد، چاپ تهران، روز پنجشنبه، ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، در یک گزارش مفصل تحقیقی از سختیها و مصائب کار سوختبران در منطقه بلوچستان نوشت.
به دلیل تفاوت قیمت فرآوردههای نفتی همچون گازوئیل، بنزین و نفت سفید در ایران نسبت به کشورهای هممرز در برخی از مناطق از جمله بلوچستان کسب و کاری به نام «سوختفروشی» یا «سوختبری» شکل گرفته است. به دلیل فقر و نبودن کار در بلوچستان، بسیاری از جوانان که به گفته روزنامه اعتماد، «اغلب آنها کمتر از ۳۰ سال دارند» از سر ناچاری به این کار روی میآورند؛ کاری با مخاطرات فراوان، از جمله سوختگی ناشی از انفجار خودروی سوختبر. به نوشته اعتماد، در سال ۱۴۰۱، به طور میانگین هر هفته چهار نیسان سوختکش در جادههای خروجی ایرانشهر منفجر شده است. این روزنامه به منبع آمار خود اشاره نکرده، و نهادهای مربوطه در جمهوری اسلامی هم تاکنون از این رخداد که هر بار باعث میشود خانواده یا خانوادههایی نانآور خود را از دست بدهند آمار رسمی منتشر نکردهاند.
در گزارش اعتماد آمده است که تنها در سال گذشته، ماشین ۱۷۰ سوختبَر هنگام سوختکِشی در جادههای اطراف ایرانشهر و سرباز منفجر شده و ۱۶۸ نفر کشته شدهاند. از این ۱۷۰ سوختبر، «۱۴۷ نفر زن و بچه داشتند». آن طور که اعتماد نوشته است: «شوربختی از اوایل دهه ۱۳۸۰ به جان ایرانشهر و روستاهایش افتاد وقتی هفت سال پیاپی یک قطره باران بر سر ایرانشهر نبارید و پروژههای عظیم سدسازی در شمال و جنوب و شرق و غرب شهرستان به بهانه سیراب کردن ۲۰۰ هزار آدم تشنه ساکن در این منطقه آغاز شد».
حکومت، خرید و فروش سوخت خارج از سیستم دولتی را قاچاق میداند و با آن برخورد میکند. این در حالی است که بر اساس برخی گزارشها بیشترین قاچاق سوخت در مناطق مرزی ایران توسط شرکتهای نفتی و نهادهای نظامی صورت میگیرد.
پیشتر در اسفندماه سال ۱۳۹۹ مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت سیستان و بلوچستان، در واکنش به کشته شدن سوختبران با شلیک نیروهای سپاه پاسداران گفته است که «خود مسئولین راضی بودند برای دور زدن تحریمها سوخت خارج شود».
به گفته او، خروج سوخت از طریق مرزها یکی از راههای دور زدن تحریمها بود که خود مسئولان هم از آن «راضی» بودهاند و سوختبران به نوعی به دولت در زمینه دور زدن تحریمها خدمت کردهاند.
سایت حقوق بشری حالوش که اخبار بلوچستان را پوشش میدهد، در فروردینماه ۱۴۰۲ نوشته بود که در سال ۱۴۰۱، ۸۲ سوختبر بلوچ در حین «سوختبری» در پی شلیک نیروهای سپاه کشته شدهاند.
همزمان، به نوشته روزنامه اعتماد، «نه سوختبرها و نه صاحبان مَندیها [واسطهها] نمیدانند تعیینکننده نرخ خرید یا فروش چه کسی است، اما همهشان میدانند که باز و بسته بودن مرز پاکستان و حتی بالا و پایین رفتن سطح آب رودخانه مرزی در کم و زیاد شدن قیمت خرید و فروش گازوییل تاثیر دارد».
اعتماد ادامه میدهد: «آخر هم پول سوختبری فقط به سیر کردن شکمشان میرسد و نه بیشتر. بعضی سوختبرها حتی ماشین ندارند و صاحب ماشین و سوخت، فرد دیگری است و این سوختبرها فقط مزد رانندگی و تحویل بار به دلال پاکستانی را میگیرند».
در سال ۱۳۹۹، مقامهای سپاه پاسداران با راهاندازی جایگاههای سوخت اعلام کردند که تمامی نیاز پاکستان به سوخت که به روزانه پنج میلیون لیتر گازوئیل میرسد، باید از طریق طرح رزاق که در کنترل این نهاد و دولت است تأمین شود، امری که سوختبرهای محلی با آن مخالف بودند و میگفتند که سپاه قصد انحصار و کنترل فروش گازوئیل به پاکستان را دارد.