امروز دوشنبه ۲۶ ژوئن، برابر با ۵ تیرماه همزمان با دو مناسبت مهم جهانی است. نخست “روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه” و دیگری “روز جهانی مبارزه با مواد مخدر”. این مناسبتها از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعیین شدهاند. جمهوری اسلامی از جمله رژیمهایی است که در هر دو مورد در ردیف اول متهمان اِعمال شکنجه و بازرگانی با مواد مخدر، که قرار است امروز یادآور مباره با این دو پدیده باشد، قرار دارد.
اگرچه اِعمال شکنجه در بیشتر کشورهای جهان که نمایندگان آنها در مجمع عمومی سازمان ملل هم شرکت دارند، رواج دارد، اما در میان حکومتهای جهان؛ جمهوری اسلامی مقام اول در اِعمال شکنجههای وحشیانه و درازمدت را دارا است. این رژیم برای بکارگیری شکنجه، تحت عنوان حدود و تعزیرات، توجیه شرعی و قانونی هم دارد. به کرات در خاطرهها آمده که زندانبانان و شکنجهگران به زندانیانی که بر سر موضع خود باقی میماندند، میگفتند: «نمی گذاریم از اینجا زنده بیرون روید تا “قهرمان” شوید»
در زمینه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر کارنامه جمهوری اسلامی در همین ردیف قرار دارد. اعتیاد به مواد مخدر در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم اسلامی بیداد میکند. این واقعیت را هر رهگذری نیز میتواند به وضوح مشاهده کند. اما آمارها، تصویر دردناکتری از همین واقعیت تلخ را نشان میدهند. آمارهایی که گاه و بیگاه از زبان مسئولان حکومتی شنیده میشود، شمار معتادان ایران را سه و نیم میلیون نفر و آمارهای غیر رسمی این رقم را بیش از ۸ میلیون نفر برآورد میکنند. اگر متوسط اعضای یک خانواده را چهار نفر در نظر بگیریم در این صورت بیش از ٣٠ میلیون نفر از جمعیت ایران با معضل اعتیاد و عوارض آن در خانواده و در اجتماع درگیر هستند. بر اساس همین آمارها نه تنها تعداد کل معتادان فزونی یافته بلکه سن اعتیاد در میان نوجوانان و جوانان به مراتب کاهش و به پائینتر از ۱۴ سال تنزل یافته است. بنا به همین آمارها روزانه نزدیک به ۵۰۰ نفر بر شمار کل معتادان اضافه میگردد و سالانه بالغ بر۸۰۰ تُن مواد مخدر در سطح ایران به مصرف میرسد.
مردم خوب میدانند بانیان و عاملان اصلی تولید و توزیع مواد مخدر چه کسانی هستند و سوداگران مرگ کجا نشستهاند. همه میدانند که سرنخ این صنعت و تجارت عظیم مرگ به کجا وصل است و چگونه فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی و سران حکومتی و چاقوکشان لباس شخصی که در خدمت رژیم هستند، در شبکه مافیایی تولید، توزیع و فروش مواد مخدر در داخل و صدور آن به خارج تنیده شدهاند و چگونه شبکهای از تبهکاران حرفهای، همانهایی که تیمهای عملیاتی علیه قاچاقچیان غیرخودی مواد مخدر را فرماندهی میکنند، سرداران سپاه و مدیران بنیادهای رنگارنگ، در این شبکه مافیایی سازمان یافتهاند تا این کالای خانمان سوزِ سودآور را به گردش درآورند و از طریق آن اراده و شور و شعور جوانان را دود کنند.
جمهوری اسلامی ریاکارانه به جای یک روز، هفتهای را هم به مبارزه علیه مواد مخدر تحت عنوان هفته به نام “مبارزه علیه مواد مخدر” اختصاص داده و چند سالی است به این مناسبت نمایشهای ریاکارانهای را در سراسر کشور که یکی از اهداف آن دریافت کمکهای مالی بیشتر از نهادهای بینالمللی مبارزه با مواد مخدر است، برگزار میکند. در آستانه این هفته همچنین مقامات دولتی، فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی، امامان جمعه و ستاد مبارزه با مواد مخدر هیاهو و جار و جنجال تبلیغاتی فریبکارانه مبارزه علیه مواد مخدر را به جریان انداختهاند. این هیاهوی تبلیغاتی در شرایطی برگزار میشود که جمهوری اسلامی به عنوان عامل تبدیل اعتیاد به یکی از حادترین آسیبهای اجتماعی در میان مردم ایران شناخته شده است. پژوهشهای مستند نشان میدهند که سپاه پاسداران عامل قاچاق و ترانزیت مواد مخدرِ تولیده شده در افغانستان به ترکیه و اروپا و مالک و موسس شمار زیادی از لابراتوارهای تولید ماده مخدر شیشه و توزیع آن در میان جوانان، به ویژه در کوردستان و بلوچستان است.
سپاه پاسداران انحصار داد و ستد و سوادگری مواد مخدر در ایران را در اختیار دارد و فرماندهان سوداگر این نهاد از تولید، قاچاق و توزیع مواد مخدر سودهای سرشاری به جیب میزنند، بنابراین عامل اصلی رشد و رواج اعتیاد و ابتلای جوانان به مواد مخدر در ایران هستند. به این اعتبار مبارزه علیه مواد مخدر و اشاعه آن در جامعه ایران جدا از مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیست. جامعه سالم و به دور از مواد مخدر و به دور از شکنجه در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است.