اتحاد اتحاد، علیه فقر و فساد! 

IMG 3791

شعار فوق به صورت ترجیع‌بند شعار‌های بازنشستگان در گردهمایی‌های اعتراضی و هفتگی‌شان در آمده است. این کارگران پیشین، مجرب و آگاه به صورت نبض و میزان الحراره توده‌های عظیم و خشمگینِ به زیر فقر رانده شده درآمده‌اند. فقر در ایران هم ریشه در سیاست و هم در اقتصاد جمهوری اسلامی سرمایه دارد.  در زمینه سیاست: جمهوری اسلامی بحران‌زده با پافشاری بر ادامه جنگ ۸ ساله ایران و عراق، با مداخله در بحران‌های منطقه‌ای و پروراندن تروریست‌های اسلامی، با اجرای پروژه‌های ماجراجویانه اتمی و موشکی، با صرف میلیاردها دلار برای گسترش موسسات مذهبی در داخل و خارج، تریلیون‌ها دلار از ثروت مردم و حاصل رنج و کار آنان را بر باد داده است. در زمینه اقتصاد: رژیم با پیروی از اقتصاد نئولیبرالیستی، یعنی خصوصی‌سازی‌های غارتگرانه، زدن از یارانه‌ها، کاستن از خدمات اجتماعی، تعدیل نیروی کار و بی‌کارسازی وسیع نیروی کار و بویژه زنان بدون پرداخت بیمه بیکاری، حذف مزایای کارگری مانند حق مسکن و بیمه‌های درمانی، تورم افسارگسیخته و بی‌ارزش شدن پول ملی، سیر صعودی هزینه‌های زندگی، افزایش شغل بدون تامین در میان همه کارگران و بویژه زنان و جوانان، روشن نبودن آینده آنان، گسترش و عمیق‌تر شدن دره میان فقر و ثروت طبقه‌ها و قشرهای اجتماعی، محیط‌زیست ویران شده، همه این‌ها بر متن یک بحران اقتصادی مزمن و ناتوانی کامل و مطلق رژیم در بهبود آن، از عوامل اصلی افزایش آمار فقر شدید در ایران بوده‌اند. امروز بیش از ۷۰ درصد مردم ایران ۴ برابر زیر خط‌فقر زندگی می‌کنند. این اوضاع به نوبه خود موجب بروز انواع ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی از قبیل تن فروشی، اعتیاد به مواد مخدر، زباله‌گردی، کارتن‌خوابی، کودکان کار، خودکشی و غیره شده‌اند.

فقر به صورت درخود می‌تواند مردم یک کشور را برای قبول دیکتاتوری، فقر مزمن، استثمار شدید، تحقیر و انواع مصائب دیگر آماده سازد. تنگدستی و استثمار شدید و تحمیل شده به خانواده‌های کارگری سبب می‌شود تا اعضا آن‌ها مداوماً تحت فشار روحی باشند. آن‌ها از کودک و بزرگ به کار پرداخته با این‌حال تامین یک زندگی بخور و نمیر برایشان مشکل می‌شود. تلاش برای کسب معاش و فقر آن‌ها را با تحقیر روزانه و جایگاه نازل اجتماعی روبرو می‌کند. داشتن اوقات فراغت برایشان محال شده و اندیشیدن به راه حل جهت تغییر سرنوشت خویش برایشان با موانع بسیار مواجه می‌گردد. ثبات خانوادگی و حتی فردیشان در خطر مداوم می‌باشد. بنابراین پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی و مبارزه برای کسب حقوق انسانی و دموکراتیک برای آن‌ها مشکل می‌شود. بدست آوردن آگاهی سیاسی و طبقاتی و سازمان‌یابی در کنار هم طبقه‌ای‌ها برای آن‌ها سخت می‌شود. وقتی آن‌ها در روی زمین راه نجاتی نیابند زمینه برایشان فراهم می‌شود تا به تخدیر مذهبی روی آورده و عدالت را در قیامت بجویند. این همان چیزی است که صاحبان سرمایه و دولت‌هایشان در جهان و در ایران جمهوری اسلامی می‌خواهد.

اما واقعیات مبارزات طولانی مدت و رو به رشد کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، حاشیه‌نشینان، مبارزان رهایی ملی و همه ستمدیدگان نشان می‌دهد که در ایران فقر آتش مبارزات را دامن زده و به صورت آتش فشانی در زیر پای رژیم عمل می‌کند. گذشته از مبارزات مستمر و پیگیرانه علیه گرانی و جهت افزایش دستمزد، تامین بیمه بی‌کاری و درمانی، افزایش حق مسکن و سایر مزایای از جانب شاغلین، جامعه شاهد دو خیزش بزرگ علیه فقر و سایر بی‌حقوقی‌ها در دی‌ماه ١٣٩۶ و آبان‌ماه ١٣٩٨ بوده است. مطالبات همین خیزش‌ها در جنبش انقلابی ژینا به لحاظ سیاسی و اقتصادی به سطوح عالی‌ترین ارتقا یافتند. مبارزات و اعتصابات اقتصادی–سیاسی کارگران و بازنشستگان بعد از سرکوب خونین و فروکش نسبی انقلاب ژینا بار دیگر در سطح سراسری شروع شد. تعداد آکسیون‌های کارگری که قبل از سراسری شدن کوید ۱۹ در ایران به بالای ۴٠٠٠ مورد رسیده بود، دارد دوباره اوج می‌گیرند. برای نمونه مبارزان مذکور در سال گذشته بیش از دو هزار و پانصد بار در اعتصابات، راه‌پیمایی‌ها و گردهمایی‌های اعتراضی شرکت کرده‌اند. آن‌هم در کشوری که اعتصاب و تظاهرات مستقل در آن قانوناً ممنوع و شرعاً حرام است. این مبارزات و اعتراضات سیاسی–اقتصادی نمایانگر این حقیقت ساده هستند که مزدبگیران، بازنشستگان در زیر بار فقر تباه کننده تحمیلی توسط رژیم و کارفرمایان دچار سختی‌های بی‌شمار گشته، اما پشت خم نکرده‌اند. آن‌ها بر بستر فقر معشیتی و بی‌حقوقی سیاسی اسیر سرنوشتی نشده‌اند که جمهوری اسلامی و صاحبان سرمایه برای آن‌ها رقم زده‌اند، هیچ بلکه مبارزات خود را به لحاظ کیفی ارتقا داده‌اند. در میان بیش از ٢۵٠٠ آکسیون مبارزاتی مورد اشاره بیش از ١١٠٠ مورد آن‌ها در صنایع صنعتی کلیدی نظیر نفت، گاز، فولاد، پتروشیمی‌ها و ذوب‌آهن روی داده‌اند.

آن آکسیون‌ها سازمانیافته‌تر از پیش بوده و رهبران جدیدی را در دل خود پرورده‌اند که رد آن‌ها کاملاً قابل تشخیص است. کارگران رسمی نفت، پیمانکاری ارکان ثالث، نفتگران پیمانکاری قراردادی، کارگران صاحب تجربه هفت‌تپه، کارگران فولاد رزمنده اهواز، کارگران آگاه و مجرب بازنشسته که استخوان‌بندی این مبارزات می‌باشند بتدریج دارند بر جنبه سیاسی مبارزات سازمانیافته‌شان افزوده و امید توده‌های به فقر رانده شده و خشمگین به رهایی از دام فقر، استثمار و استبداد را دو چندان کرده‌اند.

کولبرنیوز

Next Post

بوکان؛ بازداشت هه‌ژار احمدی‌آذر توسط نیروهای امنیتی

ش ژانویه 20 , 2024
هه‌ژار احمدی‌آذر (معروف به هه‌ژار شاماتی) توسط نیروهای امنیتی شهر بوکان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. به گزارش کولبرنیوز بامداد جمعه ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۲، نیروهای اداره اطلاعات شهر بوکان با یورش به منزل «هه‌ژار احمدی‌آذر» شهروند ۵۲ ساله در روستای “ناچیت” از توابع شهر بوکان، اقدام به […]
هه‌ژار احمدی‌آذر توسط نیروهای امنیتی edited

You May Like

در دفاع از شریفه محمدی